نشست به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی استان مرکزی، خبرگزاری ایکنا شعبه مرکزی در راستای تحقق رسالت خود به بررسی ابعاد و موانع وحدت حوزه و دانشگاه، راهکارهای کاربردی جهت تحقق هرچهبیشتر این موضوع، نشستی را با حضور حجتالاسلام سیداحمد میرمهدی، مدیر حوزه علمیه امام خمینی(ره(اراک، حجتالاسلام مهدی ایمانیمقدم مسئول نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاههای استان، مسعود شهرجردی سرپرست جهاد دانشگاهی استان، پیمان عینالقضاتی معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی و مهدی رئوفی رئیس دانشگاه علمی کاربردی استان، در سالن جلسات جهاددانشگاهی برگزار کرد ، در این نشست موانع بروز وحدت بین حوزه و دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه میخوانید.
مسعود شهرجردی، سرپرست جهاددانشگاهی استان مرکزی و رئیس خبرگزاری ایکنا شعبه مرکزی در ابتدای این نشست گفت: ۲۷ آذرماه توسط امام خمینی(ره) با عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری و در تقویم کشورمان ثبت شد، این روز یادآور دلاوریها و مجاهدتهای عالم دانشمندی است که جان خود را در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه نثار کرد. آیتالله مفتح بزرگمردی است که وقتی رشادتها و تلاشهای مجاهدانهاش در راستای بیداری و آگاهی بوده و در ۲۷ آذر سال ۵۸ مورد هجمه گروهک فرقان قرار گرفت و به شهادت رسید.
وی ادامه داد: ضمن یادآوری تلاشها و مجاهدتهای آیتالله مفتح در راستای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه این روز ارزشمند را گرامی داشته و امید است با برگزاری این میزگرد محورهای مختلف را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و بتوانیم نقش خود را در خبرگزاری بینالمللی قرآن ایفا کنیم.
احمد گلستانی عراقی، سردبیر خبرگزاری ایکنا شعبه مرکزی نیز ضمن خوشامد و تشکر از مهمانان گفت: خبرگزاری ایکنا در راستای رسالتی که برعهده دارد مشغول نقشآفرینی بوده و سعی دارد در حوزههای مختلف به ویژه قرآنی، معارفی و ... وارد عمل شود. وحدت حوزه و دانشگاه از همان اوایل موردنظر صاحبنظران بوده و بحثهای زیادی حول آن شده است، تشکیل این نشست در این خصوص به منظور ارائه راهکار جهت تحقق عمیق بین این دو مرکز آموزشی است.
قدمت بحث وحدت حوزه و دانشگاه
حجتالاسلام مهدی ایمانیمقدم، مسئول نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاههای استان مرکزی در پاسخ به سؤال موانع تحقق عمیق وحدت حوزه و دانشگاه گفت: وحدت حوزه و دانشگاه به صورت سمبلیک در تاریخ ایران به ثبت رسیده است و بحث وحدت حوزه و دانشگاه عمیقتر از مباحث مطروحه در جلسات و همایشهاست چراکه وحدت حوزه و دانشگاه بحث تاریخی است و قدمت وحدت حوزه و دانشگاه به قدمت علم است.
حکمت عملی و نظری مکمل هم هستند
وی ادامه داد: اولین آثار مدون بر حوزه حکمت به ۲۵۰۰ سال پیش به دعوای بین فیلسوفان و سوفیستها باز میگردد، فیلسوفان در رأس آنان سقراط، افلاطون و ارسطو اعتقاد داشتند حکمت عملی و نظری توأمان و مکمل هم هستند و اصلا حکمت نظری بدون حکمت عملی ابتر و حکمت عملی هم اگر مبانی نظری نداشته باشد مضر است؛ لذا اولین تفسیمبندی علم توسط ارسطو بر اساس تقسیم علم و حکمت به نظری شامل ریاضیات، طبیعیات، الهیات و ... و حکمت عملی شامل تدبیر نفس، منزل و تدبیر سیاست صورت گرفت. همه این موارد سلسه مراتب داشت که فرد اول باید مبانی نظری همچون هستیشناسی، معرفتشناسی، الهیات رابطه خود با ماوراء را تبیین و تصحیح کرده و بعد در گام عملی به خودسازی و تدبیر نفس برسد وقتی تدبیر نفس کرد اقتصاد اکونومی یا تدبیر منزل خود و پس از آن تدبیر سیاست را داشته باشد.
ایمانیمقدم گفت: تمام موارد بیان شده از قدیمیترین تقسیمبندیهاست، وحدت بین حوزه هستیشناسی، طبیعیات، ریاضیات و الهیات جزو حکمت نظری هستند که باید با حکمت عملی همچون اخلاق، تهذیب نفس و تعالی اجتماعی و سیاسی توأم میشد، پس از انتشار جریان فیلسوفان، سوفیستها در برابر آنان ایستادند. آنان معتقد بودند باید به امورات روزمره باید برسیم و انسان لزومی ندارد با ماوراء ارتباط برقرار کند. سوفیستها ادعای دانشمندی کرده اما روش و منش آنان مغلطهگری و عدم ارتباط انسان با ماوراء بود. دعوای سکولاریسم و علم دینی قدمت ۲۵۰۰ ساله دارد که بصورت مکتوب بیان شده است، در برخی آثار فیلسوفان قدیم آمده است که این مباحث از حکمای فُرُس گرفته شده است، ولی آثار مکتوب از آن نداریم و در آثار حکمای سلف و الکسی ماندر آمده است که بحث هستیشناسی بر مبنای معرفت مطرح شده است.
رقابت بین علم دینی و علم سکولار در غرب
این مقام مسئول اظهار کرد: در طول تاریخ غرب دعوا همیشه بوده است، در قرون وسطی عالمان کاتولیک و کلیسا قدرت بیشتری داشتند و تمام مراکز علمی را بستند اما بعد از رنسانس طرف دیگر برنده شد بعبارت دیگر همیشه رقابت بین علم دینی و علم سکولار در غرب بوده است.
فضای روشنفکری ما معیوب متولد شد
مسئول نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاههای استان مرکزی بیان کرد: متأسفانه فضای روشنفکری ما معیوب متولد شد، فضای روشنفکری ما از همان اول با نگاه وارداتی و سکولاریستی و غیرناظر به مسائل و مباحث اجتماعی داخلی ما شکل گرفت؛ لذا فضای روشنفکری که عمدتاً فارغالتحصیلان غرب بودند با همین نگاه تفکیک علم و دین بحث را در کشور بسط دادند. در زمان رضاشاه آنان اعتقادات خود را در قالب دانشگاه منهای حوزه و معنویت دنبال کردند؛ لذا در طول تاریخ اسلام از سیره دانشمندان متوجه میشویم آنان علم و دین را همگام با هم پیش میبردند مثلاً خواجه نصیر ریاضیات میخواند اما در عین حال اخلاق، حکمت و عرفان را هم میخواند ولی فارغالتحصیلان غربی تفکیک دین از علم و جریان روشنفکری را با نگاه سکولاریزه کردن فضای علمی وارد کردند.
بحث مطرح بودن علم و دین در کنار هم حل نشده است
وی گفت: عامل وحدت حوزه و دانشگاه سیر تاریخی است، در فضای مراکز علمی غرب بحث مطرح بودن علم و دین بحثی حل نشده است. بنده در دانشگاههای مختلف تبلیغ را برعهده داشتم و با اساتید مختلف دنیا گفتوگو داشتم. به طور مثال روزی به ملاقات استاد تمام دانشکده فنی دانشگاه بینالمللی چندیگر هندوستان رفتم و گفت در حال مدیتیشن عرفانی هستم گفتم شما با مبانی علمی که دارید چطور آنان را دور هم جمع میکنید. (آنان مجموعهای از باورهایی هستند که هیچ حالت استدلالی و عقلانی ندارد) گفت وقتی از در دانشگاه رد میشوم استاد دانشگاه هستم با همه مبانی علمی خودم و باورهای اعتقادیام را دخالت نمیدهم و وقتیکه از دانشگاه خارج میشوم یک هندو هستم و با همه مبانی هندوایستی و اصلا مبانی علمی خود را دخالت نمیدهم؛ لذا بعضی افراد خود را بدینگونه راضی کردند.
ایمانیمقدم ادامه داد: غربیان تفکیک بین ساینس و نالج یا علم تجربی با علوم حکمی، نظری و فکری را در فضایی علمی جا انداخته بودند و در غرب توجیه داشت. جمع بین باورهای غیرعقلانی کلیسا و متون مقدس در آیه سوم «سفر پیدایش» به صراحت آمده که عامل بدبختی حضرت آدم(ع) خوردن از درخت دانش با توجه به ممنوعیت خوردن ذکر شده است. در این کتاب عامل بدبختی آدم رفتن به سمت دانش است، این مبانی با هزاران اعتقادات عقلانی همراه شده و فضای تفکیک علم و دین را در فضای غرب ایجاد کرد تاجایی که دانشمندان یکی را انتخاب میکردند.
این مقام مسئول اظهار کرد: مبنای تاریخی موضوع، گرتهبرداریهای برخی روشنفکران که بدون تأمل همان فضای تقابلی بین علم و دین را وارد فضای اسلامی کردند میباشد. قبل از نیمه اول قرن بیستم جریان آمپریستی ایجاد شده بود و بعد از آن جریان پوزیتیویستها کلاً فضای علم را از معنویت و ماوراء جدا کردند.
ایجاد اختلاف بین حوزه و دانشگاه
مسئول نها نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای استان گفت: تمام متون شیعه برگرفته شده از قرآن، روایات و احادیث است، علمای شیعه مبارزه با ظلم، استکبار و بحث جهاد برای رسیدن به آرمانها را ترویج میدهند. اگر مبانی شیعه با ادبیات علمی و گذارههای اثباتگر علمی همراه شود قاعدتاً مانع بزرگی برای استکبار است، جنگ بین حوزه و دانشگاه یا علم و دین یکی از جنگها و توطئههای راهبردی دشمن برای ایجاد اختلاف بین حوزه و دانشگاه است.
نیاز به بازتعریف
پیمان عینالقضاتی، معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی اراک، در ادامه نشست گفت: وحدت حوزه و دانشگاه شعار دهه ۶۰ است و متناسب با نیازهای عمده آن روز مطرح شده است و تاریخ مصرف آن انتهایی ندارد و در دهه پنجم انقلاب به نظر میرسد فقط نیاز به باز تعریف داشته باشد. در دهه ۶۰ با توجه به ضروریات آن دوران باعث شد وحدت حوزه و دانشگاه شکل بگیرد و در دهه ۹۰ با توجه به تغییر زیرساختهای دانشگاه و حوزه و در رأس آنان شورای عالی انقلاب فرهنگی باید با همان رویکرد فعالیتها را دنبال کنیم یا باید به مرحله جدیدتری ورود پیدا کنیم یا همچنان باید در بازکاوی واژههای وحدت حوزه و دانشگاه غوطهور باشیم.
وحدت حوزه و دانشگاه فقط در قم؟
معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی اراک ادامه داد: اینکه آیا تبلور وحدت حوزه و دانشگاه را باید فقط در قم ببینیم یا اینکه در سراسر کشور هرجایی که دانشگاه و حوزهای وجود دارد باید شاهد تبلور وحدت باشیم؟ آیا وحدت تعاملی است یا یک سویه؟ آیا فقط حوزه میتواند با دانشگاه در تعامل باشد یا اینکه دانشگاه هم اجازه تعامل با حوزه را دارد، اگر قرار بر وحدت باشد قطعاً دو سویه است ولی غالباً مجموعه را یکسویه دیدیم. تصور ما این است که باید از حوزه در دانشگاه با جدیت حضور داشته باشیم ولی این طرف کمرنگتر دیده شده است.
وی اظهار کرد: ما مصادیق وحدت حوزه و دانشگاه را با تغییر کتب درسی، اسلامی شدن دانشگاه و تأسیس گروه معارف و حضور روحانیت به عنوان مدرس در دانشگاه دیدیم. حضور روحانیت در مناصبی همچون مدرس، مدیر گروه، رئیس دانشگاه و ... آیا موارد فوق برای وحدت حوزه و دانشگاه در دوران کنونی کفایت میکند، با این موارد به وحدت حوزه و دانشگاه خواهیم رسید؟
تدبیر حوزه به عنوان مدافع معارف اسلامی چیست؟
عینالقضاتی بیان کرد: تدبیر حوزه به عنوان مدافع و گسترشدهنده معارف اسلامی به غیر از آموزش و شرایط تحصیل طلاب چیست؟ ما در سطح استان خودمان به نظر میرسد در همین حیطه در حال حرکت هستیم در قم بیشتر و در سطح استانها کمتر. آیا تصور حوزه علمیه این است که فقط باید به طلاب خودش بپردازد و یا نه رویکرد دیگری را مانند دانشگاه برای خود متصور است که در برابر جامعه و ارتباط با جامعه هم تلاشهایی صورت دهد؟ اگر تلاشهایی صورت میگیرد این تلاشها کجاست؟
جای خالی حوزههای علمیه در مراکز اندیشهورزی
این مقام مسئول گفت: دانشگاهها در اتاق فکر و مراکز اندیشهورزی در سطح استانداریها، فرمانداریها و نهادهای علمی با حداکثر قوا حضور دارند، آیا حوزههای علمیه هم در مراکز اندیشدهورزی و تصمیمساز برای حرکتهای اجتماعی و فرهنگی کشور در استانها حضور حداکثری دارند؟ وحدت حوزه و دانشگاه فقط منحصر به چارچوب دانشگاههاست یا اینکه در مراکز تصمیمساز که از دانشگاهها توقع میرود حضور جدی داشته باشند آیا نمایندگان حوزه علمیه در مراکز تصمیمساز مثل گروه اندیشهورز که در استانداری و .. مستقر هستند آیا اساتید شاخص حوزه علمیه را به موازات میبینیم یا اینکه نه فقط وحدت حوزه و دانشگاه را به ۲۷ آذر خلاصه کرده و بگوییم وحدت مبارک است؟ باید تبلور وحدت حوزه و دانشگاه با تمام ظرفیت و ابعاد دیده شود.
معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی اراک ادامه داد: اساس اینکه برگردیم به سؤالی که توانستیم در راستای وحدت حوزه و دانشگاه به نتیجه برسیم به نظر میرسد در بحث حوزه و دانشگاه دارای دو خاستگاه هستیم یک خاستگاه وحیانی و مربوط به حوزه علمیه است و دیگر خاستگاه متولد شده از غرب که نگاه علم منهای دین دارد. اساسا دانشگاهها با سه پارادایم پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی اداره میشوند، سؤال ما این است که حوزه علمیه توانسته در پی وحدت پارادایمی به پارادایمها اضافه کند که نگاه دین و تبلور دین در آن جدی گرفته شود؟ چراکه در حوزه علوم انسانی شاهد بیشترین تنشها هستیم و مهمترین حضو و تجلی وحدت حوزه و دانشگاه در حوزه علوم انسانی است و در مابقی رشتهها مباحثی همچون تهذیب و اخلاق مطرح است.
کمکاری حوزه و دانشگاه
وی گفت: حوزه علمیه توانسته در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با کمک محققان خود پارادایم جدید پاد(پارادایم اجتهاد دینی) را اضافه کند؟ آیا حوزههای علمیه از این پارادایم آگاهی دارند و خود حوزه این پارادایم را پذیرفته؟ چون حوزه در پارادایمها پوزیتیویستها یا تجربهگراها، تفسیرگراها یا هِرمونتیکها و انتقادی یا رفتارگراها اساسا مکتب انسانشناسی، هستیشناسی و معرفتشناسی و روش تحقیقی با دانشگاهها همسویی ندارد، اما در پارادایم اجتهاد دینی حوزه تلاش کرده است که وحدتی را ایجاد کند که این سه پارادایم تجمیع شده و بتواند به وحدت کمک کند، اما واقعیت این است که نه دانشگاه و نه حوزه به این عرصه ورود پیدا نکردند.
زیرساخت تولید علم در دانشگاه عمدتا بحثهای منهای وحی است
عینالقضاتی تصریح کرد: هنوز در دانشگاه با پارادایمهایی که بعضاً سکولار و بعضاً منهای وحی است در حال حرکت هستیم و نگاه اولیه که نگاه ریشهای است را دنبال میکنیم که دانشگاه باید تولید علم، دانش و معرفت کند اگر زیرساخت آن پارادایم غیروحیانی باشد به گمان بنده برونداد و روشهایی که ارائه میکند نه اینکه قالب آن غیردینی است بلکه جای تولیدات دینی خالی است. یعنی «ما حکم به العقل حکم به الشرع» را قبول داریم و حوزه هم روشهایی که از غیردینیها با کاربرد منطقی ارائه میشود را پذیرفته است، به طور مثال آیا برای کاهش آسیبهای اجتماعی در دوران کنونی میتوان با روشهای منهای وحی به مداوای جامعه وحیانی رفت؟ آنچه در دانشگاه اتفاق میافتد این است که زیرساخت تولید علم عمدتا بحثهای منهای وحی است؛ لذا توقع ما این است که وحدت حوزه و دانشگاه در این بخش خود را نشان دهد تا بتوانیم با نگاه عمیق علمی به پاسخگویی سؤالات برسیم.
مباحث سیاسی؛ یکی از موانع وحدت حوزه و دانشگاه
حجتالاسلام سیداحمد میرمهدی، مدیر حوزه علمیه امام خمینی(ره) اراک در ادامه نشست بیان کرد: یکی از موانع وحدت حوزه و دانشگاه مباحث سیاسی است که دانشگاه نسبت به حوزه بیشتر درگیر آن است. دید مردم جامعه به حوزه دید حاکمیتی است و هنوز این مهم اصلاح نشده است، قبل از انقلاب دیدگاه مردم به حوزه نگاه تربیتی و معرفتی بود که این دید متأسفانه امروز تاحدی بین مردم از بین رفته است و این در معنای آن نیست که جایگاه حوزه تنزل پیدا کرده است بلکه فقط در دید مردم این چنین است.
مدیر حوزه علمیه امام خمینی(ره) گفت: نگاه برخی مردم به حوزه از دید این مرکز آموزشی نهاد تولید کننده معرفت، علوم معرفتی و ارائه دهنده راهکارهای عملیاتی برای حل معضلات و مشکلات اخلاقی جامعه است که متأسفانه کمرنگ شده است، در حال حاضر دیدگاه عموم مردم نسبت به حوزه این است که حزبی حاکم است و قدرت را به دست گرفتند که در جاهای مختلف قدرت خود را عملیاتی و اعمال میکنند و یکی از این موارد دانشگاههاست.
مخالفت حوزه با نوع خاصی از حضور روحانیت در دانشگاه
میرمهدی در جواب به عینالقضاتی که گفت روحانیون در دانشگاه با مناصبی همچون مدرس، رئیس دانشگاه و مدیر گروه و ... حضور دارند، گفت: ما با این شکل از حضور به هیچوجه موافق نبوده و نیستیم. حوزه هیچگاه این نوع حضور در دانشگاهها را نمیپسندد، اگر روحانی را بر منصبی قرار میدهند چون اثراتی را که باید در دانشگاه بینند نمیبینند، این افراد به عنوان مربی که مسائل دینی را مطرح کنند در دانشگاه حضور دارد نه به عنوان کادر دانشگاهی.
دیدگاه منفی برخی مردم به حوزه
وی اظهار کرد: دیدگاه منفی برخی مردم و دانشگاهیان به حوزه عامل دیگر مانع وحدت حوزه و دانشگاه است، گاهی با روحانیون فعال در حوزه خیرین مدرسهساز صحبت میشود تا اینکه خیرین در ساخت مدارس حوزوی هم اقدام کنند، ولی بیان میکنند که نمیتوانیم خیرین را قانع کنیم. آنچنان دیدگاه به حوزه منفی است که حتی خیرینی که حاضر هستند برای مراکز آموزشی همچون آموزش و پرورش هزینه کنند برای حوزه حاضر نیستند چون حوزه علمیه را مرکز آموزشی نمیدانند، حوزههای علمیه قبل از انقلاب فقط از ناحیه مردمی حمایت و ساخته میشدند و هیچکدام از درآمد حاکمیتی نبود. حتی مدرسه سپهداری قدیم و امام خمینی(ره) امروز ساخته شده توسط یوسفخان سپهدار از محل اعتبارات حاکمیتی نبود و بنا بر نقل از ملک شخصی خود این مکان را تأسیس کرد.
لزوم ورود رسانهها جهت زدودن تفکری خاص از چهره حوزه
حجتالاسلام میرمهدی بیان کرد: برای برطرف شدن موانع و تغییر نگاه مردم نسبت به حوزههای علمیه رسانهها قوی وارد عمل شده و آثار و برکات این نهاد و مرکز آموزشی تربیتی را به سمع و نظر مردم برسانند. شناخت مردم از حوزه باید قدری بیشتر شود، اگر عموم با عمق فعالیتها آشنایی پیدا کنند قطعاً در تغییر در نگاه آنان مؤثرست. حوزه همواره درحفظ مبانی عقیدتی، معرفتی و اخلاقیها نقش داشته و هماکنون نیز همان نقش پررنگ برای حوزههاست اما این نقش دیده نمیشود و و مردم حوزه را به عنوان عامل مهم تأثیرگذاری در جامعه نمیشناسند، باید این ظرفیتها را به مردم معرفی کرد تا با برکات این مرکز بیشتر آشنا شوند.
حوزه؛ آماج حملات دشمن
این مقام مسئول تصریح کرد: همه نگاه منفی برخی از مردم به حوزه عامل درونی ندارد بلکه برخی عوامل ریشه در تبلیغات سوء دشمنان دارد، آنان تبلیغات گستردهای را علیه این مرکز آموزشی انجام دادند. امروز حوزه هدف حملههای همهجانبه از سوی دشمنان است. برای همین بنده اعتقاد دارم اگر دیدگاه قدری اصلاح شود مانع اصلی در وحدت حوزه و دانشگاه رفع میشود و وحدت و تعامل دوسویه آن زمان بهتر اتفاق میافتد.
مردم ثمره و نقش حوزه و دانشگاه را ببینند
مهدی رئوفی، رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان مرکزی، در ادامه نشست گفت: همیشه سعی دارم بیشتر در حوزه عمل وارد شوم و به تمام موضوعات عملیاتی نگاه کنم. برای وحدت این دو مرکز جلسات بسیاریی برگزار میشود، بسیاری از صاحبنظران در اینباره روزهای انتهایی به ۲۷ آذر جلسات متعددی در حوزه و دانشگاه برگزار میکنند که متأسفانه ثمرهای ندارد و تا همین موقع سال آینده فراموش میشود. همیشه نقاط افتراق بیشتر در اذهان تداعی میشود، در صورتیکه هدف بیان افتراقها و موانع نیست هدف این است که برنامهها و اهداف خروجی داشته باشد، اگر مردم ثمره و نقش حوزه و دانشگاه را در پیشبرد اهداف جامعه ببینند قطعاً به کمک راغب میشوند.
رئوفی ادامه داد: در چند سال اخیر موانع بررسی شده است و دور هم مینشینیم ولی بعد از گذشته چندین دهه هنوز موانع رفع نشده است. باید برای رفع موانع دنبال راهکار عملی باشیم، وقتی مردم ثمرههای واقعی حوزه و دانشگاه را ببینند قطعاً دید مردم نسبت به این مرکز آموزشی تقویت میشود.
نگاه مردم به دانشگاهها
وی بیان کرد: نگاه مردم به حوزه همان نگاه مردم به دانشگاه است نگاه مردم به دانشگاهها بعنوان کارخانه تولید مدرک است و غیر از این نیست. اینکه ثمرهای از این مرکز آموزشی ببینیم و دردی از صنعت و جامعه دوا کند واقعاً نیست و این مهم یک درد است، در حوزه و دانشگاه باید جلساتی گذارده شود تا توانمندی آنان شناخته و معرفی شود.
لزوم تشکیل کارگروه عملیاتی
رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان مرکزی گفت: تشکیل کارگروه عملیاتی یا در حوزه و یا نهاد رهبری در دانشگاهها ضروری است و افراد باید از حوزه و دانشگاه در این کارگروه شرکت کنند. افرادی که عضو کارگروه میشوند باید برای تحقق اهداف وقت بگذارند، پنتاگون پنج ضلع دارد یک ضلع آن سیاست که صد اتاق دارد در هر اتاق آن کارشناسان نخبه مربوط به ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی درباره نوع رنگ ناخن مردم ایران بحث کرده، فکر میکنند و نظر می دهند. چرا این اتاقهای فکر در کشور ما وجود ندارد؟ باید عملیاتی وارد شویم و برای ۲۷ آذر این دفتر را با فعالیت ۵ استاد برتر از حوزه و ۵ استاد حاذق از دانشگاه افتتاح کنیم، این اساتید را برای مدتی مأمور کرده و هزینههای حقالتدریس خود را دریافت کنند اما به جای تدریس در اتاق فکر برای رفع مشکلات راهکارهای عملیاتی ارائه دهند و نقاط اشتراک را قوت بخشند.
برقراری ارتباط روحانیت با مردم بسیار مهم است
رئوفی تصریح کرد: امامان جماعات باید حداقل ۱۵ واحد روانشناسی خوانده باشند، برقراری ارتباط روحانی با مردم به ویژه نوجوانان و جوانان بسیار مهم است. رفتن امام جماعت از مسجد تا محراب باید نیم ساعت طول بکشد، بهتر است امامان جماعت پس از اقامه نماز جماعت فوری مسجد را ترک نکنند، برقراری ارتباط چهره به چهره روحانی با مردم به کاهش آسیبها و ترویج فرهنگ اسلامی کمک میکند؛ لذا دوستان ما در حوزه باید ارتباط اجتماعی خویش را قوی کنند.
بررسی زوایای وحدت بین حوزه و دانشگاه
وی اظهار کرد: قبلاً تمام علوم در حوزه تدریس میشد اما با ورود دانشگاه که ثمره حضور غربیان است علوم دستخوش تغییراتی شد. بنابراین اگر بتوانیم کارگروه متشکل از اساتید حوزه و دانشگاه را تشکیل داده و زوایای وحدت بین این دو مرکز آموزشی را بررسی کرده و راهکارهای عملیاتی دهیم قطعاً تمایل و نظر مردم نسبت به دانشگاه و حوزه تغییر میکند. اگر ثمرات مثبت و برکات این کارگروه آذر سال آینده برای مردم تشریح و به جامعه تزریق شود مردم متوجه میشوند از وحدت حوزه و دانشگاه این آثار به وجود آمده است. به طور مثال مردم آثار مثبت و پیشرفتهای علوم پزشکی را در درمان میبینند و همین باعث تمایل آنان به حوزه پزشکی میشود.
رئوفی گفت: سلامت دارای دو بعد جسمی و روانی است، پزشک داروی جسمی میدهد و دوستان حوزوی میتوانند جنبه روحی بیماران را درمان کنند. موقعیت خوبی است بیمار همزمان با گرفتن دارو مورد معالجه روحی نیز قرار بگیرد این کار هم تمایل مردم به حوزه را افزایش میدهد و هم به درمان هرچه بیشتر بیماران کمک میکند. وحدت بین این دو مرکز آموزشی را میتوان در ابعاد مختلف تحلیل کرد، اما باید مقدمات آن از نقاطی آغاز شود که هم دانشگاه و هم حوزه متفقالقول روی آن وجه اشتراک دارند.
هنر؛ عامل تحقق وحدت
رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان مرکزی ادامه داد: فرهنگ استفاده از هنر از دیگر وجوه اشتراک بین حوزه و دانشگاه است، به طور مثال به واسطه آثار هنری وارد حرم علی ابن موسی الرضا(ع) که میشوید دارای حالات روحانی خوبی است که حالت تضرع و حس آرامش به انسان دست میدهد، اما این حالت کمتر در مسجدالنبی(ص) رخ میدهد و گویا آنجا روح ندارد؛ لذا هنر روح انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، فعالیت روی نقاط اشتراک و خروجی ثمرات باعث حذف ناخودآگاه مخالفان شده یا باعث میشود آنان در طیف موافقان وحدت حوزه و دانشگاه قرار گیرند.
رسالت ایکنا
رئوفی رسالت رسانه ایکنا در ترویج و بازتاب نقاط اشتراک بین حوزه و دانشگاه را سنگین دانست و گفت: از این مجموعه خواهشمندم نقش خود در این زمینه را خوب بازی کرده و نقاط قوت را پررنگ و به معرض نمایش بگذارد. همه کارهایی که انجام شده است خوب است، بهتر است دورههای تخصصی با حضور اطبا و فوقتخصصها برای حوزه گذارده شود.
علیاصغر غفاریزاده، مسئول مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری جهاددانشگاهی استان مرکزی، در ادامه نشست گفت: یکی از دغدغههای رویان ارتباط فقهی در این حوزه با مباحث علمی است، در خصوص ناباروری از نظر علمی پیشرفت خوبی داشتهایم اما گاه با مباحث فقهی مواجه میشویم. انجام آزمایشها و روشهای باروری در زوجین در ادیان مختلف وجود دارد به طور مثال ادیان مسیحیت اجازه اینکار را نمیدهند و ما مراجعهکنندگان خارجی در کشور داریم که روشهای باروری را در ایران انجام میدهند. به نظر من فقه ما پیشرفتهتر از مسیحیت است ولی ما خیلی مشکلات داریم، یک سری استفتائات میگیریم اما حس میکنم افرادی که استفتائات را میدهند نظر مرجع تقلید نیست، بهتر است کارگروهی تشکیل دهیم اطلاعات علمی را انتقال داده و اطلاعات فقهی را از سمت حوزه برای مجموعه بگیریم تا مشکلات رفع شود.
اجتهاد تشیع، اجتهادی پویاست
حجتالاسلام مهدی ایمانیمقدم در پاسخ به مسئول مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری استان گفت: یکی از موانع بحث وحدت اصلاح نگاه دانشگاه به حوزه و بالعکس است، در نگاه سنتی و وارداتی غرب دین یک امر خشک و غیر منعطف است، گالیله وقتی موضوع چرخش زمین دور خورشید را مطرح کرد همه گفتند دیوانه است و نپذیرفتند، دین اسلام نگاه خشک نداشته و نگاه به این سمت است که علم هر روز در جستوجو، کنکاش و دستاورد است و باید علوم با مباحث دینی سازگار باشد. این مسأله در نگاه فقه شیعی کاملا حل شده است، در ضمن مبانی در شرایط مختلف میتواند بروندادهای مختلف و نتایج متفاوتی داشته باشد که از آن به اجتنهاد پویا تعبیر میکنند. حال تعبیری در فقه و اجتهاد است که می گویند تفقه، فقه و فقیه کسی است که بتواند متناسب با احکام روز احکام ثانویه صادر کند. احکام ثانویه میتواند احکام اولیه و ثابت را تا وقتی شرایط عوض نشده است حتی تبصره هم بزند.
فقه شیعه؛ از عوامل وحدت حوزه و دانشگاه
مسئول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاههای استان ادامه داد: شبیهسازی در اشکال گوناگون با نگاه اجتهادی و تفقهی دیده شود و مصادیق روز را هم پیدا کند چراکه فکر شیعه منعطف است، اسلام مبنای همه چیز است تعجب نکنید نگاه به فقه شیعه اتفاقاً از عوامل وحدت و اعتماد دانشگاه و حوزه به یکدیگر است.
تأکید بر همکاری مشترک
حجتالاسلام میرمهدی مدیر حوزه علمیه امام خمینی(ره) اراک هم در ادامه این بحث گفت: یکی از عوامل وحدت همکاری مختلف این دو مرکز آموزشی در زمینههای مختلف همچون درمان ناباروری است، حوزه و دانشگاه در زمینههای مختلف درگیر هستند، مجموعه حوزه نسبت به امور جامعه، اخلاق و اعتقادات مردم مسئولیت دارد، نمیشود هر نکتهای را به صرف اینکه در غرب مطرح است در جامعه به عنوان قانون برنامه تربیتی اعتقادی مطرح کنیم، مردم ما به مبانی وحیانی اعتقاد دارند و میخواهند مباحث مطروحه در اجتماع از نظر دینی کاملاً منطبق با اسلام و قرآن باشد تعامل حوزه و دانشگاه یکی از همین مصادیق است.
میرمهدی تصریح کرد: اگر کارگروهی برای رفع مشکلات ناباروری تشکیل شود مباحث فقه منعطف است و باید موضوع آن کاملا مشخص باشد، علم احکام را همه علما و مراجع دارند اما مسئله این است که گاه تشخیص موضوع با مشکل مواجه میشود و گاه تشخیص موضوع تخصصی میشود و فقیه باید در جریان اصل موضوع و جزئیات قرار گیرد تا بتواند اصل فتوا را در مورد موضوع مطروحه ارائه دهد.
تحجر گرایی در حوزه و کمرنگ شدن دین در دانشگاهها
گلستانی در ادامه گفت: به نظر میرسد دو عامل تحجرگرایی و کمرنگ شدن دین به این معنا که رشد تحجرگرایی و دوری از مسائل روز در حوزهها و کمرنگ شدن دین و دیانت در دانشگاه توانسته به عدم توفیق وحدت بیانجامد و بعنوان یک عامل مهم، مانع تحقق وحد شود که میرمهدی، در پاسخ گفت: تصحیح دیدگاه نسبت به دانشگاه مبتنی بر کمرنگ بودن دین در این مراکز آموزشی، یکی از عوامل است، وقتی مسئله دین در جامعه مطرح میشود همه جامعه دین را مساوی با سلسله امور بسیار بسته همچون چگونگی حجاب، نواختن طبل، برگزاری مجالس و ... برای خود آنهم در اماکنی که جایز باشد تعریف کردند. تا بحث تدین میشود برخی از مردم مخصوصاً افرادی که آزاد فکر میکنند در برابر آن واکنش نشان میدهند، یکی از عوامل دید منفی دانشگاه به حوزه همین مسئله است البته این مسئله عمومی نیست و به عدهای ناآگاه مربوط است. شاید ۱۰ درصد از دانشجویان چنین تفکری راجع به حوزه به عنوان تحجر داشته باشند اغلب آنان ندارند اکثر آنان تعهدات اخلاقی ایمانی دارند، در دانشگاه تظاهر به دینداری وجود دارد و یکی از مظاهر مسئله حجاب است که گمان میکنم به خاطر عدم دخالت دولت است. در سفری به انگلیس که به عنوان مبلغ اعزام شدم در دانشگاههای این کشور اصلاً خانم با رنگ و لعاب آرایشی ندیدم. سؤال کردم و گفتند در دانشگاهها استفاده از لوازم آرایش برای خانمها و لباسهای زننده ممنوع است. اما دولت ما در حاکمیت این کار را انجام نداده و در این امر دخالت نکرده است پوسته ظاهری این چنینی در دانشگاهها داریم اما اینکه درون دانشگاهها اینطور باشد را قبول ندارم، دید بنده به دانشگاه و جامعه بد نیست، جامعه ما را مردمی متدین و انقلابی تشکیل داده است. مظاهری هم هست اما نمیتوان ادعا کرد این مظاهر بر عمق جامعه تأثیر گذاشته باشد.
دانشگاه ما متولد حوزه نیست
عینالقضاتی هم در پاسخ گفت: خاستگاه حوزه و دانشگاه درکشور دو خاستگاه متفاوت است، دانشگاه ما متولد حوزه نیست و با دو مبانی فکری متفاوت تشکیل قبل از انقلاب تشکیل شدند؛ لذا تأسیس دانشگاه با همان مکانیزم، رویکرد و ساختار ارمغان غربیها دانسته و حوزه علمیه را با خاستگاه وحیانی قلمداد میکنیم، قبل از انقلاب این تلاقی وجود داشته است بعد از انقلاب به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه تلاشهای خیلی خوبی برای ترمیم دو نگاه شکل گرفته است. اساساً امروز رویکرد تحجرگرایی به حوزه وجود ندارد، فعالیتهای حوزه علمیه در خصوص مبانی علمی، فقهی و ... جدید بسیار پیشرو هستند و برنامهها را در قالب کارگروههای مختلف انجام میدهند، به طور مثال آیتالله سیستانی در مباحث علم بما هوعلم ورود کردند.
آیا دانشگاه از دین گریزان است؟
وی ادامه داد: نکته بعدی این است که آیا دانشگاه از دین گریزان است؟ باید گفت خیر. دانشگاه هم با تبلور تظاهرگرایی به دین دیده میشود یعنی مخالف است و نمیخواهد تظاهرات را علنی و بروز و ظهور شدید دهد زیرا در بخشی از کار سیاستزدگی وجود دارد. فرد گمان میبرد اگر با تظاهر دینی در دانشگاه حاضر شود یا علیه است یا له. همین عامل باعث میشود که درونگرایانه کار را دنبال کند، قطعاً پایبندی و اعتقادات همه آنان به دین وجود دارد و اما تظاهر و تبلور آنان نسبت به دین متفاوت است از باوری که ما دوست داریم در سطح دانشگاهها باشد. بنابراین با موضوعات جدید مواجه هستیم که به نظر بنده تحجرگرایانه یا فقدان دین نیست بلکه بازتعریف جدیدی از مجموعه به وجود آمده است که باید در مورد آنان صحبت کنیم که آیا تبلور دینداری در دانشگاهها مطابق نگاه دهه ۶۰ است یا مطابق دهه ۹۰ است یا نگاه ما به حوزه علمیه دهه ۶۰ جزمیتگرایی و انسداد است و در دهه ۹۰ با نگاه نرم در همه عرصهها ورود پیدا کردند که هر دو نگاه مورد چالش و نقد است.
مسئولیت دانشگاهها در قبال جامعه
حجتالاسلام میرمهدی در پاسخ به سؤال چه میزان وزارتخانههایی همچون ارشاد اسلامی، کشاورزی و صمت برای رفع چالشها و مشکلات خود از اساتید حوزه و دانشگاه استفاده میکنند، گفت: اتفاقی در خصوص میزان استفاده وزارت خانهها از حوزه برای رفع مشکل و چالشهای پیشرو نیفتاده است، اگر چنین اقدامی اتفاق افتاده بود بسیار کارساز بود، جلسهای را با رؤسای دانشگاه برگزار کرده و درخواست کردیم چرا دانشگاهها در این زمینه بیتفاوت نشستند تا صنعت، کشاورزی و تجارت به این وضع بیفتد، آیا هیچ مسئولیتی از ناحیه جامعه برعهده دانشگاهها نیست؟ دانشگاهیان باید در این زمینه نظریهپردازی کنند، اساتید دانشگاه در مورد مسائل سیاسی زیاد ورود پیدا میکنند اما در خصوص مباحث اقتصاد، صنعت و کشاورزی وارد نشدند، امروز ایران قطب درمان منطقه محسوب میشود چرا این مهم در حوزه اقتصاد و صنعت رخ نداده است، چرا بعد از ۴۰ سال الان باید محدودیتهایی برای تراکنشها و نقل وانتقال پول قائل شوند؟ وزارتخانهها و دانشگاهها به امور صرف کارهای خود و سلسله امور اداری اکتفا کرده و به برنامهریزی دقیق و روشن برای آینده و اجرای برنامههای عملیاتی توجه نکردند، خواسته ما از آنان این است چرا هیچ اقدامی نمیکنند و چرا همیشه جریانات سیاسی حاکم بوده است. اگر حوزه و دانشگاه در مقام مطالبهگری از دولت در هر زمینه تخصصی وارد شوند قطعا نتیجه خوبی حاصل میشود.
علم برای کمک به جامعه
پیمان عینالقضاتی هم ادامه گفت: استفاده از علم در صنعت، کشاورزی و ....تحت عنوان علم برای علم در دانشگاه وجود داشته است، در دانشگاه نسل گذشته علم را برای علم میخواستند اما امروز علم برای کمک به جامعه، علم در راستای خدمت به صنعت در قالب شرکتهای دانشبنیان مطرح است که توانستند هرچند کم اما ارتباط خود را با جامعه برقرار کنند، اما در حوزه علمیه ندیدم باز هم آنجا فقه برای فقه است و فقه برای جامعه و تبلور آن در جامعه، فقه درمانگر اجتماع و حضورش در عرصههای مختلف و سبک زندگی و صنعت نبوده. به گمان بنده این موضوع به صورت جدی رخ نداده است، درست است که مباحث در دانشگاه در قالب شرکتهای دانشبنیان ظهور و بروز پیدا کرده است ولی مطالبهگری فقه از جامعه، صنعت، دولت که مدنظر حوزه علمیه است یک گام جلوتر از دانشگاه است و این گام قدمی مثبت است که باید برای تحقق آن برنامهریزی شود.
اما به نظر می رسد علائم بالینی از این موضوع در جامعه نداریم که یکی از دلایل این است که مکاتب فکری که در حوزه علمیه حاکم است اجازه نمیدهند این موضوع تحقق پیدا کند، چراکه نگاه مکتب نجف با قم به حوزه اجتماع با هم متفاوت است، مکتب نجف نگاه حکومتی ندارد و صرفا دید مرجعیتی دارد ولی مکتب قم این دیدگاه را قبول ندارد و به نظر میرسد باید در این بین به یک حرف مشترک رسید
نظر شما :